بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 15
کل بازدید : 29342
کل یادداشتها ها : 182
19 - پیام پیروزى
آنان که وارد صحنه جنگ و میدان مبارزه شده و در برابر دشمن قرار مى گیرند، در پى پیروزى خود و شکست دشمن هستند و حسین بن على علیه السلام نیز از این قانون خود مستثنا نیست ، ولى نکته مهم این است که شکست و پیروزى از نظر آن حضرت ، بر خلاف عامه مردم ، مفهوم و معناى خاص داشت و داراءى بعد دیگرى است که این معنا در نظر اکثر مردم نه تنها کاربردى ندارد، بلکه گاهى درک و تصور آن نیز ممکن نیست و از این رو درباره قیام آن حضرت تاویلات و برداشتهاى گوناگون و گاهى نظرات متضادى ابراز شده است .
آرى ، مفهوم پیروزى از نظر امام علیه السلام در مرحله اول انجام دادن یک وظیفه الهى و به پایان رسانیدن یک مسوولیت شرعى است . پیروزى از دیدگاه آن حضرت تحکیم بخشیدن به ارزشهاى انسانى و حرکت در مسیرى است که براى همه انبیا و اوصیا در جهت هدایت جامعه به سوى سعادت ابدى آنان ترسیم شده است ؛ خواه این حرکت با پیروزى ظاهرى او و شکست دشمن همراه باشد یا این حرکت به شکست ظاهرى منجر شود.
و این حقیقتى است که فرازهاى متعددى از پیامهاى آن حضرت به وضوح بر آن دلالت مى کند، اکنون به نقل چند نمونه از آنها مى پردازیم :
1 / 19 - اما بعد، فانه یشاقق الله و رسوله من دعاء الى الله عزوجل و عمل صالحا و قال اننى من المسلمین ؛ و قد دعوت الى الامان و البر و الصلة ، فخیر الامان الله .(135)
(کسى که به سوى خدا دعوت کند و عمل صالح انجام دهد و خود را در زمره مسلمانان بداند، بى شک با خداوند و پیامبرش مخالفت نورزیده است و اما اینکه به امان ، احسان ، صله و پاداش دعوت نمودى پس آگاه باش بهترین امان ، امان خداست ).
این فراز و پیام ، بخشى از جملاتى است که حسین بن على علیه السلام در پاسخ (عبدالله بن جعفر و یحیى بن سعید) فرمود که آنان پس از حرکت امام علیه السلام از مکه ، بیرون شهر به آن بزرگوار رسیدند و ضمن ارائه امان نامه اى از (عمروبن سعید (136)) از آن حضرت در خواست مراجعت به مکه نمودند و عبدالله در این باره اصرار مى ورزید و خطرات آینده و پیمان شکنى مردم عراق را ترسیم مى نمود، امام علیه السلام با جملات یاد شده ، پاسخ داد.
2 / 19 - بسم الله الرحمن الرحیم ، من الحسین بن على الى محمد بن على و من قبله من بنى هاشم . اما بعد، فان لحق بى استشهد و من لم یلحق بى لم یدرک الفتح ، والسلام .(137)
ما این فراز و ترجمه آن را در صفحه یکصد و نه ضمن پیام شهادت حسین بن على علیه السلام نقل نمودیم و چون این سخن امام ، گذشته از پیام شهادت ، داراءى مفهوم پیروزى معنوى مى باشد، در این بخش نیز به نقل آن مبادرت ورزیدیم .
3 / 19 - ان نزل القضاء بما نحب و نرصى فنحمد الله على نعمائه ، و هو المستعان على اداء الشکر، وان القضاء دون الرجاء فلم یبعد من کان الحق نیته ، و التقوى سریرته .(138)
(اگر پیشامدها بر وفق مراد و دلخواه ما باشد، شکرگزار نعمتهاى خداوند خواهیم بود و تنها اوست یار و مددکار ما در سپاس گزاریش . و اگر حوادث و پیشامدها میان ما و خواسته هایمان مانع گردد و کارها طبق مراد ما پیش نرود، باز هم کسى که نیتش حق و پاکیزه سرشت است ، از مسیر صحیح دور نگردیده (و راه خود را گم نمى کنید)).
امام علیه السلام این فراز را در پاسخ (فرزدق ) شاعر معروف که عازم حج بود، در خارج از شهر مکه به او فرمود. حضرت در این ملاقات از وى وضع مردم عراق را پرسید، پاسخ فرزدق این بود:
(قلوب الناس معک و اسیافهم علیک ).(139)
(گرچه دلهاى مردم با شماست ، اما شمشیرهایشان بر علیه تان مى باشد).
لحن فرزدق یاس آور و پیشنهادش به امام علیه السلام انصراف از سفر به عراق بود که امام با جمله فوق : (ان نزل القضاء...) به او پاسخ داد.
4 / 19 - اما و الله ! انى لارجو خیرا ما اراد الله بنا، قتلنا ام ظفرنا .(140)
آگاه باش ! به خدا سوگند! من امید قطعى دارم بر اینکه اراده و خواست خداوند درباره ما خیر است ، خواه کشته شویم یا پیروز گردیم ).
این فراز و فراز سوم را امام در منزل (عذیب الهجانات ) یکى از منازل نزدیک کربلاست ، در پاسخ (طرماح ) و یارانش ایراد فرمود وقتى او به همراه چهار تن از دوستانش در این منزل به حضور امام رسید، دوستانش عرض کردند یابن رسول الله ! (طرماح ) در این سفر، اشعارى را که مشعر بر شوق وافر و ارادت شدید به درک فیض زیارت شما و در عین حال ، حاکى از اضطراب و نگرانى او از این سفر شما بود، زیاد مى خواند و تکرار مى نمود، امام علیه السلام براى رفع نگرانى آنان فرمود:
...انى لارجو ان یکون خیرا ما اراد الله بنا... .
آنگاه خود طرماح چنین گفت : یابن رسول الله ! نگرانى من بى جهت نیست ؛ زیرا من از کوفه بیرون نیامدم مگر اینکه دیدم در کنار این شهر، گروه زیادى براى مقابله با شما اجتماع کرده اند، شما را به خدا سوگند! از این سفر بر گردید؛ چون من اطمینان ندارم حتى یک نفر از اهل کوفه هم به یارى شما برخیزد.
امام علیه السلام در پاسخ پیشنهاد طرماح پیشنهاد چنین فرمود:
5 / 19 - ان بیننا و بین القوم عهدا و میثاقا، و لسنا نقدر على الانصراف حتى تتصرف بنا و بهم الامور و بهم الامور فى عاقبة .(141)
در میان ما و مردم کوفه عهد و پیمان بسته شده است (از آنان و عده حمایت و از ما وعهده رهبرى و هدایت ) و در اثر این پیمان ، براى ما امکان بازگشت نیست تا ببینیم عاقبت کار ما و آنان به کجا مى انجامد).
6 / 19 - (ما کنت لا بداهم بالقتال حتى یبدئونى ).(142)
(من شروع کننده جنگ نخواهم بود مگر آنان شروع کنند).
چون قافله امام علیه السلام و به موازات آن ، سپاهیان حر به (عذیب الهجانات ) رسیدند، نامه اى از ابن زیاد به دست حر رسید که مضمون آن سختگیرى نسبت به حسین بن على و جلوگیرى از حرکت آن حضرت بود. در اینجا (زهیر بن قین ) از یاران امام علیه السلام چنین پیشنهاد نمود که یا بن رسول الله ! براى ما جنگ کردن با این گروه کم آسانتر است از جنگ نمودن با لشکر انبوهى که در پشت سر آنان مى باشد و با ورود چنین لشکرى ، تاب مقاومت براى ما نخواهد ماند.
امام در پاسخ (زهیر) فرمود: (تا آنان شروع به جنگ نکنند، من آغازگر جنگ نخواهم بود).
20 - دعا و نفرین در پیام امام
مواردى در کلام حسین بن على علیه السلام ملاحظه مى شود که داراءى مفهوم دعا و یا جنبه نفرین مى باشد. این نوع پیامها همانگونه که از لحاظ مفهوم ، داراءى ویژگى است ، از جهت شرایط زمان و انگیزه بیان نیز داراءى ویژگى و خصوصیت است ؛ زیرا پیام دعاى امام ، متوجه کسانى است که از آنان علاوه بر وفادارى و شجاعت که همه یاران آن حضرت از آن برخوردار بودند، نوعى شهامت و ثبات قدم و ایثار به وقوع پیوسته که نظر فرزند پیامبر صلى الله علیه و آله را به تحسین بیشتر که در قالب دعا و تحقیق پذیرفته است ، جلب نموده است .
و همچنین آن حضرت افرادى را مورد نفرین قرار داده است که از آنان علاوه بر عداوت و دشمنى عمومى ، نوعى حالت عناد و لجاجت و کینه عمیق و خصومت بیش از حد، مشاهده فرموده است .
و اینک دعاهاى آن حضرت :
1 / 20 - اللهم اجعل لنا و لهم الجنة ، و اجمع بیننا و بینهم فى مستقر من رحمتک و رغائب مذخور ثوابک .(143)
(خدایا! بهشت را براى ما و آنان قرار بده و آنان را در پایگاه رحمتت به مرغوبترین ثوابهاى ذخیره شده ات ، نایل بگردان ).
امام هنگام ملاقات با (طرماح بن عدى ) و همراهانش ، در نزدیکى کربلا این دعا را فرمود، آنگاه که آنان خبر شهادت (قیس بن مسهر صیداوى )، پیک حسین علیه السلام را به اطلاع آن حضرت رسانیدند، امام علیه السلام اول این آیه شریفه را قرائت نمود:
فمنهم من قضى نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا . (144)
آنگاه چنین دعا کرد: (اللهم اجعل لنا و لهم الجنة ...).
2 / 20 - جزاک الله من ولد خیر ما جزى ولدا عن والده 0 .(145)
(خداوند بهترین پاداشى را که فرزند از سوى پدر دریافت مى کند به تو عطا فرماید).
امام علیه السلام این دعا را درباره فرزندش على اکبر علیه السلام فرمود، آنگاه که در (قصر بنى مقاتل ) هنگام حرکت ، پس از خواب سبک ، فرمود: انا لله و انا الیه راجعون و الحمدلله رب العالمین .
حضرت على اکبر علیه السلام از استرجاع پدرش سؤ ال نمود، امام پاسخ فرمود:
خواب دیدم که هاتفى مى گوید: این گروه شبانه در حرکتند و مرگ نیز در تعقیب آنان است .
حضرت على اکبر علیه السلام عرضه داشت :
(لا اراک الله بسوء، السنا على الحق ؟).
(خدا تو را بد ندهد آیا ما بر حق نیستیم ؟)
فرمود: چرا؟، عرضه داشت : (فاذا لانبالى ان نموت محقین ).
(اگر در راه حق بمیریم از مرگ ترسى نداریم ).
در اینجا بود که آن حضرت فرمود: جزاک الله من ولد خیر ما جزى ولدا عن والده .
3 / 20 (ذکرت الصلاة جعلک الله من المصلین الذاکرین ).(146)
متن و توضیح این فراز در بخش پیام نماز، از نظر خواننده عزیز گذشت و این دعا که خطاب به (ابوثمامه صائدى ) است ، بیانگر اهمیت نماز است که او فرا رسیدن وقت نماز ظهر را به اطلاع امام علیه السلام رسانید و آن حضرت وى را به نیل بزرگترین مقامات معنوى که مقام نمازگزاران و ذاکرین خداوند است دعا نموده است .
4 / 20 - اما بعد، فانى لا اعلم اصحابا اوفى و لاخیرا من اصحابى ، ولا اهل بیت ابر و لا اوصل من اهل بیتى ، فجزاکم الله عنى خیرا .(147)
این فراز از گفتار و دعاى امام که خطاب به یاران و اهل بیت آن حضرت است ، جزء سخنرانى شب عاشوراست که در ضمن شجاعت ملاحظه فرمودید و در اینجا دعاى آن بزرگوار، مجددا نقل نمودیم .
5 / 20 - جزا کما الله یا ابنى اخى بوجدکما من ذلک و مواساتکما ایاى بانفسکما احسن جزاء المتقین .(148)
این فراز نیز در پیام شجاعت ، با ترجمه و توضیح و اشاره به منابع آن نقل گردید که هم پیام شجاعت دو جوانمرد سیف و مالک و هم ادعاى امام درباره آنان است به پاس وظیفه و درک مسوولیتشان که حضرت براى آنان بهترین پاداش متقیان را از پیشگاه خداوند درخواست نموده است .
6 / 20 - رحمک الله یا مسلم ! فمنهم من قضى نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا .(149)
(مسلم ! خدا رحمتت کند، (سپس حضرت این آیه شریفه را تلاوت فرمود:)
بعضى از آنان به پیمان خود وفا نمودند و بعضى دیگر به انتظار نشسته اند و تغییر و تبدیلى در پیمانشان نداده اند).
آنگاه که (مسلم بن عوسجه ) آن صحابه پیر رسول خدا صلى الله علیه و آله با تن آلود بر روى خاک افتاد و هنوز رمقى از حیات در او بود، حسین بن على علیه السلام به همراه حبیب بن مظاهر به بالینش آمد و چنین گفت : (رحمک الله یا مسلم ...).
و (حبیب بن مظاهر) هم چنین گفت : (مسلم ! به خدا سوگند کشته شدن تو براى من سخت است اما به تو مژده مى دهم که چند لحظه دیگر وارد بهشت خواهى شد).
مسلم با صدائى که به سختى شنیده مى شد در پاسخ وى گفت : بشرک الله بخیر...اوصیک بهذا رحمک الله - و اوما الى الحسین علیه السلام - ان تموت دونه .
(خداوند خیرت دهد، مسلم ضمن اینکه اشاره به امام حسین علیه السلام مى کرد، گفت : وصیتم درباره این حضرت است ؟ دریاریش تا سر حد جانبازى فداکارى کنى ).
7 / 20 - جزتم من اهل بیت خیرا، ارجعى رحمک الله الى النساء، فاجلسى معهن فانه لیس على النساء قتال .(150)
(عبدالله بن عمر مکى ) یکى از یاران با وفاى امام علیه السلام در دفع حمله دشمن ، استقامت به خرج داد و دست راست و یکى از پاهایش قطع گردید و به اسارت دشمن درآمد و در مقابل صفوف دشمن ، بدنش قطعه - قطعه گردید و به (قتل صبر) به شهادت رسید و سر او را بریدند و به سوى خیمه ها انداختند. مادر عبدالله سر بریده فرزندش را برداشت و خاک و خون آن را پاک کرد و در حالى که عمود خیمه را به دست گرفته بود، به سوى دشمن حمله نمود. امام علیه السلام دستور داد تا او را به خیمه برگردانیدند و خطاب به وى فرمود:
(جزیتم من اهل بیت خیرا...).
(شما در راه حمایت اهل بیت (من )، به پاداش نیک نایل گردید، خدا رحمتت کند، به خیمه برگرد که جهاد از شما زنان برداشته شده است ).
8 / 20 - (اللهم سدد رمیته و اجعل ثوابه الجنة ).(151)
(خدایا! تیر او (ابوشعثاء) را به هدف برسان و پاداشش را بهشت قرار بده ).
(ابوشعثاء) که نامش (یزید) است ، از تک تیراندازان و کمانداران معروف کوفه است که پس از سخنرانى امام علیه السلام و قبل از حر، توبه کرده و به یاران امام پیوست . او اول سواره به میدان رفت اما چون اسبش پى شد، به خیمه بازگشت و در مقابل خیمه ها زانو بر زمین زد و یکصد چوبه تیر که داشت همه را به سوى لشکر کوفه انداخت .
امام چون توبه و شهامت او را دید، فرمود؛ اللهم سدد رمیته و اجعل ثوابه الجنة .
9/ 20 - لا یبعدنک الله یا زهیر، ولعن الله قاتلک لعن الذین مسخهم قردة و خنازیر .(152)
(زهیر! خداوند تو را از رحمتش دور نگرداند و کشندگان تو را لعنت کند مانند کسانى که انسانیت خود را از دست داده و به صورت میمون و خوک درآمده اند).
(زهیر بن قین ) از یاران امام پس از یک حمله و جنگ شدید، به حضور امام برگشت در حالى که دستش را روى دوش آن حضرت گذاشته بود، مجددا براى رفتن به میدان اذن گرفت در حالى که دو بیت شعر هم در هدایت یافتنش به وسیله امام مى سرود، پس از آنکه از پاى در آمد، امام علیه السلام در بالینش حاضر گردید و با جمله قبلى او را دعا نمود و دشمنانش را مورد لعن قرار داد.