پایگاه مقاومت شهدا
   مشخصات مدیر وبلاگ
 
    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 15
کل بازدید : 29348
کل یادداشتها ها : 182

نوشته شده در تاریخ 90/3/19 ساعت 9:36 ص توسط سید داود حسینی


امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه ضمن خطبه قاصعه شرح حالات دوران کودکى خود را در صحبت رسول خدا ذکر مى‏کنند:

و قد علمتم موضعى من رسول الله صلى الله علیه و آله بالقرابة القریبة و المنزلة الخصیصة و ضعنى فى حجره و انا ولد و یضمنى الى صدره، و یکنفنى الى فراشه و یمسنى جسده، و یشمنى عرفه و کان یمضغ الطعام ثم یلقمنیه و ما وجد لى کذبة فى قول، و لا خطلة فى فعل. و لقد قرن الله به صلى الله علیه و آله من لدن ان کان فطیما اعظم ملک من ملائکته، یسلک به طریق المکارم و محاسن اخلاق العالم لیله و نهاره، و لقد کنت اتبعه اتباع الفصیل اثر امه، یرفع لى فى کل یوم من اخلاقه علما و یامرنى بالاقتداء به.

و لقد کان یجاور فی کل سنة بحراء، فاراه و لا یراه غیرى، و لم یجتمع بیت واحد یومئذ فى الاسلام، غیر رسول الله صلى الله و آله و خدیجة، و انا ثالثهما، ارى نور الوحى و الرسالة و اشم ریح النبوة و لقد سمعت رنة الشیطان حین نزل الوحى علیه صلى الله علیه و آله فقلت ‏یا رسول الله: ما هذه الرنة؟

فقال: هذا الشیطان ایس من عبادته، انک تسمع ما اسمع و ترى ما ارى، الا انک لست‏ بنبى و لکنک وزیر و انک لعلى خیر

مى‏فرماید:اى مردم شما موقعیت و منزلت مرا نسبت‏به رسول خدا مى‏دانید، که تا چه اندازه رحم نزدیک آن حضرت بوده ‏ام، و داراى محل و منزلتى مخصوص بوده ‏ام.

من کودکى صغیر بودم که رسول خدا مرا در دامان خود مى‏نشانید، و به سینه خود مى‏چسبانید، و مرا در فراش خود به آغوش خود مى‏گرفت، بدن خود را به من مى‏سود، و بوى پاکیزه و لطیف خود را بمن مى‏بویانید، و چه بسا غذا را مى‏جوید و سپس از آن بمن لقمه مى‏داد، و در تمام این مدت از من حتى یک دروغ در گفتارم و یک خطا و گناهى در کردارم نیافت.

و از روزى که آنحضرت را از شیر بازگرفتند، خداوند بزرگترین ملکى از فرشتگان خود را با او ملازم نمود، که طریق اخلاق پسندیده و صفات عالیه انسانى و امور محسنه خلقهاى عالم را در شب و روز به او بیآموزد.

و اما من پیوسته مانند بچه شترى که از هر طرف بدنبال مادرش می‏دوید، دائما بدنبال او حرکت مى‏کردم، و از او پیروى مى‏نمودم، و آنحضرت هر روز براى من از اخلاق حمیده خود نشانه‏اى را ظاهر مى‏نمود، و مرا به پیروى و متابعت از آن اخلاق امر مى‏فرمود. عادت آنحضرت چنان بود که در هر سال در کوه حراء مجاورت می‏نمود، فقط من او را مى‏دیدم، و کسى دیگر غیر از من او را نمى‏دید، و در تمام جهان اسلام در آنروز خانه‏اى نبود که در آن مسلمانى باشد غیر از رسول خدا و خدیجه، و من سومى آنها بودم.

من نور وحى و رسالت را مى‏دیدم، و بوى نبوت را استشمام مى‏کردم و حقا مى‏گویم که ناله شیطان را در حین نزول وحى بر رسول خدا صلى الله علیه و آله شنیدم، عرض کردم:اى پیغمبر خدا این چه ناله‏اى است؟

فرمود: این شیطان است از اینکه بنى آدم او را عبادت کنند مایوس شده، تو مى‏شنوى آنچه را که من مى‏شنوم، و مى‏بینى آنچه را که من مى‏بینم، مگر آنکه تو پیغمبر نیستى، و لکن تو وزیر منى و بر خیرخواهى بود.

عجیب است ‏با این مقام و منزلت و سفارشهائی که رسول خدا نموده، و او را وصى و وزیر و ولى مؤمنین و خلیفه خود قرار دادند، هنوز جسد مطهر پیغمبر دفن نشده بود که در سقیفه بنى ساعده اجتماع کردند، و کردند آنچه کردند.

گذشته از بردن خلافت، از یک باغستان حضرت صدیقه دختر رسول خدا دست‏برنداشتند، و نحله رسول خدا را برده، و دختر رسول الله را دل شکسته نمودند.

اعتراض حضرت فاطمه سلام الله علیها به سکوت امیر المؤمنین و پاسخ آن حضرت 

پس از آنکه فاطمه براى اثبات حق خود به مسجد رفت، و با ابوبکر به محاجه پرداخت ابن شهرآشوب مى‏گوید: چون فاطمه از مسجد به منزل مراجعت کرد، و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در منزل انتظار بازگشت او را داشتند، در این حال رو به آن حضرت نموده و گفت: یا بن ابیطالب!اشتملت‏شملة الجنین، و قعدت حجرة الظنین، نقضت قادمة الاجدل فخاتک ریش الاعزل.

هذا ابن ابى قحافة، قد ابتزنى نحیلة ابى، و بلیغة ابنى

و الله لقد جد فى ظلامتى، و الد فى خصامى، حتى منعتنى القیلة نصرها، و المهاجرة وصلها، و غضت الجماعة دونى طرفها، فلا مانع و لا دافع.

خرجت و الله کاظمة، و عدت راغمة.

اضرعت‏خدک یوم اضعت‏حدک، افترست الذئاب و افترسک الذباب، ما کففت قائلا، و لا اغنیت‏باطلا، و لا خیار لى لیتنى مت قبل ذلتى، و توفیت دون هینتى. عذیرى و الله فیک حامیا، و منک داعیا، ویلاى فى کل شارق، مات العمد و وهن العضد

شکواى الى ربى و عدواى الى ابى .

اللهم انت اشد قوة و احد باسا و تنکیلا

اى پسر ابوطالب!مانند بچه در شکم مادر، دست و پاى خود را در خود جمع کرده‏اى!و مانند شخص متهم در گوشه غرفه نشسته‏اى!شاه بال خودت را که همچون بال‏هاى قوى باز شکارى بود شکستى!در نتیجه پرهاى نرمى که براى تو ماند، بتو وفا نکرد و کارگر نشد، و همچون مرغ بى‏بال و پرى که مورد هجوم پرندگان قوى واقع شود گرفتار شدى!

اینکه این پسر ابى قحافه، عطیه پدر مرا از من بقهر و غلبه ربوده، و معاش مختصر فرزند مرا گرفته است.

سوگند بخدا که در ستم با من بنهایت رسیده، و در دشمنى با من پافشارى کرده، تا بسر حدیکه اولاد قیلة که انصار اوس و خزرجند، از یارى من دریغ نمودند، و مهاجرین از اهتمام و رسیدگى بکار من خوددارى کردند، و جماعت مسلمانان به بى‏اعتنائى از من، از این جنایات چشم پوشیدند، نه کسى است که او را ممانعت کند، و نه کسیکه او را از ستم با من باز دارد.

سوگند بخدا که من با نهایت فرو بردن خشم خود به مسجد رهسپار شدم ولى پژمرده و افسرده بازگشتم.

چهره خود را بذلت و خوارى سپردى، آنروز که خود را از مقام و مرتبه خود ساقط کردى!گرگان درنده را شکار مى‏نمودى، و اینک مگس‏ها تو را شکار خود نمودند هیچ گوینده‏اى را از کلام نارواى خود بازنداشتى!و هیچ باطلى را دور ننمودى!

و اختیارى براى من نیست، و ایکاش قبل از آنکه پرده ذلت مرا فرا گیرد، در کام مرگ فرو رفته بودم و پیش از این پستى و حقارت مرده بودم.

سوگند بخدا که بازخواست کننده من، در کار تو خداست که مرا حمایت مى‏کند و از تو پرسش مى‏نماید،اى واى بر من، از این حوادث ناگوار که وارد شده است. محل اعتماد و اتکاى من از دنیا رخت‏ بربست، و بازوى من سست‏شد، شکایت من بسوى پروردگار است، و مخاصمه از ظلم و ستمى که بر من وارد شده است‏بسوى پدرم.

بار پروردگار من!قوه تو شدیدتر، و شدت انتقام تو تیزتر و برنده‏تر است.

امیرالمؤمنین علیه السلام بفاطمه علیها السلام پاسخ داد:

لا ویل لک!بل الویل لشانئک، نهنهى عن عربک!یا بنت الصفوة، و بقیة النبوة.

ما ونیت فى دینى، و لا اخطاءت مقدورى فان کنت تریدین البلغة فرزقک مضمون و کفیلک مامون و ما اَعَدَّ لک خیر مما قطع عنک، فاحتسبى!فقالت: حسبى الله و نعم الوکیل

ویل و واى براى تو مباد، بلکه براى دشمنان تو باد!مرا از اینگونه خطاب بازداراى دختر برگزیده مخلوقات، واى یادگار مقام نبوت.

من در کار خود سستى نکرده‏ام، و از آنچه در توان و نیروى من بود کوتاهى نورزیدم

اگر تو معاشى و روزى مى‏خواهى؟بدان که خداوند ضامن و کفیل است، و آنچه را براى تو مهیا نموده بهتر است از آنچه از دست تو رفته است!خدا را کافى بدان و بدو پناه بر!



نص و...   





طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ