سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پایگاه مقاومت شهدا
   مشخصات مدیر وبلاگ
 
    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 3
کل بازدید : 29438
کل یادداشتها ها : 182

نوشته شده در تاریخ 90/3/19 ساعت 9:40 ص توسط سید داود حسینی


فاطمه سلام الله علیها گفت: خدا براى من کافى است و او بهترین وکیل است ابن ابى الحدید گوید: و قد روى عنه علیه السلام ان فاطمة علیها السلام حرضته یوما على النهوض و الوثوب، فسمع، صوت المؤذن: اشهد ان محمدا رسول الله.

فقال لها: ایسرک زوال هذا النداء من الارض؟

قالت: لا.

قال: فانه ما اقول لک از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت است که فرمود:

روزى فاطمه علیها سلام او را بر قیام و اقدام و نهضت تحریض و ترغیب مى‏نمود، ناگاه شنید که مؤذن مى‏گوید: اشهد ان محمدا رسول الله.

امیرالمؤمنین به او گفت:اى فاطمه!دوست دارى که این ندا و دعوت از روى زمین برچیده گردد؟

گفت: نه

حضرت فرمود: این همانست که من بتو گفته ‏ام.

قال الله الحکیم فى کتابه الکریم:

«و لو لا فضل الله علیک و رحمته لهمت طائفة منهم ان یضلوک و ما یضلون الا انفسهم و ما یضرونک من شیئى و انزل الله علیک الکتاب و الحکمة و علمک ما لم تکن تعلم و کان فضل الله علیک عظیما»

قوه عصمت در معصومین در همه حال حاکم بر وجود آنان است 

قوه عصمت در انبیاء و ائمه علیهم السلام یک موهبت الهى است، و نوعى از معرفت و حالت قلبى آنان است که مانند سایر علوم بشرى نیست و هیچگاه مغلوب و مقهور قواى شعوریه و احساسات نخواهد شد.

و در هیچ وقت‏حتى یک لحظه در بیدارى و در خواب در حال یسر و عسر و در مواقع رخاء و شدت، مقهور و منکوب واردات طبیعیه و خیالات خسیسه مادیه نشده، پیوسته چون خورشیدى درخشان در دل تابش نموده، و نقاط سیاه و تاریک را از روزنه و زاویه‏هاى دل بیرون کرده است.

این نوع علم نه تنها خود مغلوب قواى شعوریه نمى‏گردد، و منکوب طغیان احساسات نمى‏شود، بلکه تمام قوا و احساسات را در زیر سیطره و مهمیز خود در آورده، و آنها را استخدام نموده، از آن بنفع مصالح خویش کار مى‏کشد، و به امر وفرمان خود دنبال ماموریت مى‏فرستد، آنها هیچ قدرت تخطى و تجاوز را ندارند.

و بنابراین، این قوه علم و نور تابان، پیوسته صاحب خود را از ضلالت و معصیت و خطا مصون مى‏دارد.

در روایات وارد است که در پیمبران و ائمه روحى است ‏بنام روح القدس که آنها را در مقام منیع انسانیت محفوظ نموده، و از هر لغزش و گناه و اشتباهى محفوظ نگاه مى‏دارد.

در این آیه مبارکه خداوند خطاب به پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله نمود که:

اگر فضل و رحمت‏خدا شامل حال تو نبود، طایفه‏اى از منافقین مدینه اهتمام نموده که تو را در فکر و نوع تشخیص خودت گمراه کنند، و لیکن آنها با این عمل نه تنها نمى‏توانند به تو ضررى برسانند، و تو را از فکر و اراده تو برگردانند، بلکه خود را گمراه نموده‏اند، چون خداوند بر تو کتاب و حکمت را فرو فرستاد، و از دانشهائى که قبل از این نداشتى تو را تعلیم نموده است، و فضل خدا بر تو بزرگ است.

در این آیه مبارکه منظور از کتاب، وحى است که توسط جبرائیل بر قلب پیغمبر راجع بقوانین شریعت فرستاده مى‏شود، و مراد از حکمت، علم به معارف کلیه و اسرار الهیه، و مراد از دانشهائى را که تعلیم کرده است، سایر علوم از ادراکات جزئیه و تشخیص مطالب حقه است.

و چون جمله و انزل الله علیک الکتاب یا حالیه است و یا بمنزله تعلیل براى جمله سابقه مى‏باشد لذا استفاده مى‏شود که علت عدم تاثیر کلام منافقین در تو، همانا آن ملکه قلبى است که با آن قادر بر تلقى وحى توسط جبرائیل امین نسبت ‏به احکام و قوانین شریعت و نسبت‏به معارف الهیه مى‏باشى و همچنین قادر بر تلقى الهامات نسبت‏به اطلاع بر اسرار و مغیبات، و روشن شدن واقعیت امور، و جدا ساختن بین حق و باطل هستى.

بنابراین از این آیه بخوبى استفاده مى‏شود که علت عدم گمراهى و ضلال پیمبر، حتى در بعضى از امور جزئیه مستند به آن علم خاصى است که خداوند عنایت فرموده، و به وسیله آن تلقى وحى مى‏نماید، و آن علم خاص که در روایات بنام روح القدس تعبیر شده است پیغمبران را در مصونیت از گناه و خطا در هر مرحله از تشخیص نگاه مى‏دارد. یکى دیگر از استدلالات بر عصمت انبیاء ضم دو آیه از آیات قرآن است، اول گفتار خدایتعالى: «و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا»

استدلال دیگر از قرآن بر عصمت انبیاء

و کسانیکه خدا و رسول خدا را اطاعت کنند، آنها با زمره افرادیکه خدا به آنها نعمت داده از پیمبران و صدیقین و شهدا و صالحین بوده، و آنان بسیار رفقاى خوبى براى اینان خواهند. دوم گفتار خدای تعالى:

«اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین‏»

خداوندا ما را براه راست راهنمائى نما، راه آن کسانیکه به آنها نعمت دادى نه راه آنان که بر آنها غضب نمودى، و گمراه شدند.

از آیه اول استفاده مى‏شود که خدا به انبیاء و شهداء و صدیقین و صالحین نعمت داده است، و از آیه دوم استفاده مى‏شود که کسانى را که خدا به آنها نعمت داده است ضال و گمراه نخواهند بود.

بنابراین انبیاء و شهداء و صدیقین و صالحین گمراه نخواهند بود، و چون هر معصیت و گناهى ضلال است لذا از آنها گناه و معصیت‏ سر نمى‏زند.

یعنى شان و مقام آنها طورى است که داراى ملکه حافظه از معصیت و گناهند و این معنى عصمت از گناه است، و نیز چون اشتباه در تلقى احکام و وحى الهى و در معارف کلیه الهیه، و در تشخیص امور جزئیه و اشتباه در تبلیغ نیز ضلال است، لذا آنها در هیچ مرحله از این مراحل دچار خبط و اشتباه نمى‏گردند، و روى این بیان عصمت آنها نیز، در دو مرحله تلقى وحى و معارف الهیه و مرحله تبلیغ و ترویج‏ خواهد بود.

امیرالمؤمنین علیه السلام حائز مقام عصمتند

امیرالمؤمنین علیه السلام از طرف خدا داراى مقام عصمت ‏بوده و وصى و وارث و خلیفه رسول خدا، و اولین کسى است که به‏رسول خدا ایمان آورده، و با او نماز گذارده است.

طبرى با اسناد خود از ابن عباس روایت مى‏کند قال اول من صلى على اولین کسیکه نماز خواند على بود.

و نیز از زید بن ارقم حدیث کند قال: اول من اسلم مع رسول الله صلى الله علیه و آله على بن ابیطالب علیه السلام

زید بن ارقم گوید: اولین کسیکه برسول خدا اسلام آورد على ابن ابیطالب علیه السلام بود.

و نیز از زید بن ارقم روایت کند که او گفت: اول رجل صلى مع رسول الله صلى الله علیه و آله على ابن ابیطالب

اولین مردیکه با رسول خدا نماز گذارد على بن ابیطالب بود.



نص و...   





طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ