پایگاه مقاومت شهدا
   مشخصات مدیر وبلاگ
 
    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 16
کل بازدید : 29356
کل یادداشتها ها : 182

نوشته شده در تاریخ 90/3/19 ساعت 2:13 ع توسط جواد قاسم آبادی


توصیه ابراهیم به انتخاب همسر شایسته‏
ابراهیم به سامه (همسر اسماعیل) گفت، وقتى شوهرت از شکار برگشت به او بگو پیرمردى با این شکل قیافه به اینجا آمد، پس از احوالپرسى هنگام مراجعت گفت؛
عتبه (آستانه) خانه‏ات را عوض کن.
منظور ابراهیم از عتبه همسر اسماعیل بود، عتبه یعنى درگاه و آستانه، این تعبیر ابراهیم اشاره به این است؛ همانگونه که درگاه خانه چون در دارد خانه را از سرما و گرما و امور دیگر مى‏پوشاند و حفظ مى‏کند، همسر انسان نیز باید در حفظ آبرو و شخصیت شوهر بکوشد و حافظ و امین خوبى براى همسر و خاندانش باشد.
ابراهیم به سوى فلسطین برگشت، اما این بار بسیار ناراحت بود، ناراحتى وفات هاجر، دورى اسماعیل، برخورد با همسرى ناشایسته و... اما او همه این رنجها را براى خدا و هدف تحمل مى‏کرد، و این خط آزمایش الهى را نیز با کمال صبر و بردبارى به پایان رساند.
اسماعیل وقتى که از شکار برگشت، گوئى بوى پدر را احساس کرد، از همسرش پرسید آیا کسى به اینجا آمد؟ همسر گفت: پیرمردى به اینجا آمد بسیار مشتاق دیدار تو بود، نبودى رفت.
اسماعیل پرسید؛ هنگام رفتن چیزى نگفت؟
همسر گفت: چرا، هنگام رفتن گفت: عتبه خانه‏ات را عوض کن
اسماعیل غرق در دریاى فکر و حزن شد، از یکسو، پدرش را که از راه طولانى آمده بود ندید، از یکسو از سخن آخر پدر استفاده کرد که همسرش زنى نالایق است، و حتماً از هاجر مادر مهربانش نیز یاد کرده که دیگر او نیست تا درد دل خود را به او بگوید...
ولى آنچه که دل مضطرب اسماعیل را آرام بخش بود، توجه و توکل به خدا بود، اسماعیل فوراً همسرش را طلاق داد103 و طبق فرموده پدر، همسر دیگر گرفت، ولى این بار سعى کرد که همسر شایسته‏اى برگزیند، بالاخره در این جهت موفق شد و خدا را شکر کرد که هم، سخن پدر را انجام داده و هم همسر خوبى نصیبش شده است.
ماهها از این ماجرا گذشت، باز ابراهیم به شوق دیدار فرزندش اسماعیل از فلسطین به سوى مکه رهسپار شد، این راه طولانى را طى کرد، وقتى به مکه رسید، کنار آب زمزم بانوئى را دید، او همسر جدید اسماعیل بود، ابراهیم از او پرسید همسرت اسماعیل کجاست؟ او در پاسخ گفت: خدا به تو عاقبت بدهد، همسرم به شکار رفته است.
ابراهیم پرسید: حال و وضع شما چطور است؟ همسر در پاسخ گفت: بسیار خوب است در کمال نعمت و آسایش هستیم، سپس ادامه داد از مرکب پیاده شو تا شوهرم بیاید، ابراهیم پیاده نشد، همسر بسیار اصرار کرد، ابراهیم عذر آورد، همسر اسماعیل فوراً آب آورد، ابراهیم یک پا روى سنگ زمین و پاى دیگر در رکاب مرکب، سرو صورتش را با آب شست، و براى زن دعاى خیر کرد، و تصمیم گرفت برگردد، هنگام مراجعت به زن گفت: وقتى همسرت از سفر آمد بگو پیرمردى با این شکل و قیافه به اینجا آمد و هنگام مراجعت گفت: به عتبه (درگاه) خانه‏ات توجه و احترام کن و در حفظ او. کوشا باش.
ابراهیم به سوى فلسطین برگشت، وقتى که اسماعیل از سفر صید آمد، چون همواره بیاد پدر بود، گویا پدر را استشمام کرد، از همسر پرسید کسى به اینجا نیامد؟
همسر گفت: پیرمردى به اینجا آمد و این جاى پاى او است که در سنگ مانده است، اسماعیل از فرط شوق، به جاى قدم پدر افتاد و بوسید. همسر ادامه داد: هر چه اصرار کردم به خانه نیامد، آب برایش بردم، سر و صورت گردآلودش را شست و هنگام مراجعت گفت: به شوهرت بگو: به عتبه خانه‏ات احترام کن.
اسماعیل از اینکه همسرش به پدر مهربانى کرده است، و از طرفى پدر سفارش او را نموده، از همسر تشکر کرد و از آن پس بیشتر به همسر شایسته‏اش مهربانى نمود.104
به این ترتیب این پدر و پسر بیاد هم از فراغ هم مى‏سوختند، و گویا تمرین فراق مى‏دیدند، تا در آینده اگر خواستند براى خدا دست به یک فراق طولانى بزنند برایشان آسان باشد.
همه اینها مقدمه آن بود که این سرزمین بدست مردان خدا آباد شود، و کعبه، نخستین خانه پرستش خدا که در طوفان نوح از بین رفته بود، بدست ابراهیم و اسماعیل تجدید بنا گردد، و وسیله‏اى براى کشاندن مردم به سوى ایمان و توحید شود. بهتر است که این جریان روحانى و ملکوتى را با چند بیت از یک غزل پر مغز حافظ پایان دهم:

هان مشو نومید، چون واقف نه‏اى زاسرار غیب هر که سرگردان به عالم گشت و غمخوارى نیافت در بیابان گر به شوق کعبه خواهى زد قدم حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد ناپدید

 

باشد اندر پرده، بازیهاى پنهان غم مخور آخرالامر او به غمخوارى رسد هان غم مخور سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور جمله مى‏داند خداى حال گردان غم مخور هیچ راهى نیست کو را نیست پایان غم مخور

نکته‏ها:
در این فراز از زندگى سازنده‏ى ابراهیم نیز درسها مى‏آموزیم که به بخشى از آن اشاره مى‏کنیم:
1 - فلسطین و مکه و بطور کلى خاورمیانه و جزیرةالعرب، از آن خداپرستان واقعى است آنها که از تبار ابراهیم هستند باید این منطقه آباد را از چنگال غارتگران جهانى نجات دهند.
2 - اسماعیل تن‏پرور نبود، با اینکه عده‏اى بودند معاش او را تأمین کنند، او تن به این کار نداد، بلکه خود با دسترنج خود معاش ساده‏اش را تأمین مى‏کرد.
3 - هاجر مادر و همسر خوبى بود، و در فراز و نشیب بسیار سخت زندگى، نیکو همسردارى کرد و نیکو مادر بود، که باید بانوان جهان او را الگوى خود قرار دهند.
4 - همسر خوب، بزرگترین نعمت است، باید در انتخاب آن سعى و کوشش آگاهانه کرد، از ویژگیهاى او امین بودن و حافظ آبروى شوهر بودن است، از این رو ابراهیم از او به عنوان عتبه (درگاه خانه) یاد کرد، و فرزندش را در این خصوص راهنمائى نمود.
5 - اسماعیل یک فرزند ایده‏آل براى پدر بود، سخن و اندرز پدر را از جان و دل پذیرفت، جاى پاى پدر را بوسید ابراهیم نیز پدر مهربان و خیرخواه براى فرزند بود، و این دو، پیوند ظاهرى و باطنى با هم داشتند نه اینکه مثل بعضى پدر و فرزندها از هم بیگانه باشند.
6 - فراق ابراهیم از زن و فرزند، گر چه بسیار سخت بود، بخصوص، با توجه به راه طولانى و سن و سال پیرى ابراهیم، در عین حال ابراهیم براى خدا سختى این فراق را تحمل مى‏کرد و گویا در این جهت براى فراق آینده، تمرین مى‏دید.
7 - بالاخره این پدر و پسر درس فداکارى و تحمل رنجها و ناراحتیها را براى خدا با کمال میل و افتخار پذیرفتند و همچون کوه در مقابل ناگواریها ایستادگى کردند و در نتیجه در صف راست قامتان جاودانه تاریخ ماندند.

فصل پانزدهم: ابراهیم بنیانگذار کنگره عظیم حج‏

تجدید بناى کعبه‏
خانه کعبه نخستین خانه پرستش خدا است که در زمان حضرت آدم علیه‏السلام توسط او ساخته شد105 بعداً طوفان نوح باعث شد که ساختمان این خانه ویران شده و در ظاهر محو گردید، اما ابراهیم خلیل مى‏دانست که مکان خانه کعبه در سرزمین مکه قرار دارد106 و بر همین اساس، به فرمان خدا همت کرد که دیگر بار این خانه، ساخته شود.
این از یکسو، از سوى دیگر با سکونت هاجر و اسماعیل در سرزمین مکه، و پیدا شدن آب زمزم و رو آوردن قبائل به این سرزمین، طبیعى است که این مجتمع، نیاز به قانون (دین) و رهبر داشت. ریشه اساسى قانون و رهبر خوب، و اجراى قانون پرستش و عبادت خدا است، نتیجه مى‏گیریم که این مردم نیاز به پرستشگاهى داشتند، تا در وقتهاى مخصوصى به آنجا روند و خدا را عبادت کنند و آن پرستشگاه کلاس تعلیم و تربیت براى آنها باشد.
و چه خوب است که این پرستشگاه به دست قهرمان توحید، ابراهیم خلیل ساخته گردد و برنامه و مراسم آن با رهنمودهاى این مرد بزرگ تعیین شود.
از این رو ابراهیم پس از گذشت مراحل مقدماتى، از طرف خداوند مأمور شد تا خانه کعبه را با کمک اسماعیل بسازد.
ابراهیم، از خدا خواست که مکان کعبه را تعیین کند، جبرئیل از طرف خدا به زمین آمد و همان مکان سابق کعبه را خطکشى کرد، و آنگاه ابراهیم آماده شد که در مکان، به تجدید بناى کعبه بپردازد، اسماعیل از بیابان سنگ مى‏آورد، و ابراهیم دیوارکشى کعبه را انجام مى‏داد و به این ترتیب دیوار کعبه به ارتفاع 9 ذرع رسید، و سپس ابراهیم سقف کعبه را با چوبهائى پوشاند.
در مورد حجرالاسود که در زمان حضرت آدم آن را از بهشت آورده بودند، در کنار کوه ابوقبیس بود، ابراهیم با راهنمائى خداوند آن سنگ را یافت و با کمک اسماعیل آن را برداشته و آوردند و در جاى خود که هم اکنون قرار دارد، نصب کردند، ابراهیم براى کعبه، دو در قرارداد که یکى به طرف مغرب و دیگرى به طرف مشرق باز مى‏شد.
در قرآن آمده: پس از آنکه ابراهیم و اسماعیل، ساختمان کعبه را به بالا بردند و کارش را پایان دادند، چنین دعا کردند:
1 - پروردگارا این عمل را از ما قبول کن.
2 - خدایا ما و از فرزندان ما امتى را تسلیم فرمان خود کن.
3 - شیوه پرستش خود را به ما نشان بده.
4 - توبه ما را بپذیر.
5 - در میان مردم این سرزمین، پیامبرى را مبعوث کن تا به تعلیم و تربیت و پاکسازى فکرى و عملى مردم بپردازد.107
به این ترتیب ابراهیم در این مرحله نیز، کار خود را بطور کامل انجام داد، و با دعاهاى پرمحتوایش این کار بزرگ را تکمیل کرد.
هدف از بناى کعبه‏
این مرحله مقدماتى و ظاهر ساختمان کعبه بود، ولى آنچه مهم است هدف از بناى این ساختمان است که تمام این زحمتها و رنجها به خاطر آن هدف مى‏باشد، هدف از بناى کعبه این بود که وسیله‏اى براى نجات انسانها از بت‏پرستى و خرافه‏گرائى و کشاندن آنها به سوى توحید و خداپرستى بود، هدف این بود که آنجا پایگاه توحید گردد، و مردم در کلاس این پایگاه تعلیم و تربیت گردند و در همه ابعاد زندگى به سوى خداى بزرگ رو آورند، چنانکه این هدف از دعاهاى ابراهیم که در بالا ذکر شده، مشخص شده است، بخصوص دعاى پنجم، که خداوند پیامبرى اشاره به پیامبر اسلام بفرستد، و او در این پایگاه توحید مردم را به سوى خدا بخواند.
از سوى دیگر خداوند به ابراهیم و اسماعیل فرمان داد که مناسک حج را بجا آورند، جبرئیل از طرف خداوند بر ابراهیم نازل شد و مناسک حج از طواف وسعى و وقوف در عرفات و مشعر و آداب منى و... را به آن دو بزرگوار آموخت، آنها نیز مناسک حج را به ترتیب فوق انجام دادند.
سپس ابراهیم از طرف خدا فرمان یافت تا به تمام جهانیان اعلام کند که به حج بیایند و با انجام مناسک حج، و توجه به محتواى بزرگ حج، شاهد منافع مادى و معنوى خود گردند.108
به نقل مفسر معروف، ابن عباس، ابراهیم بر بالاى کوه ابوقبیس رفت، انگشتان دستش را به گوشش گذاشت و فریاد زد: اى مردم دنیا دعوت پروردگار خود را در مورد زیارت خانه خدا اجابت کنید خداوند صداى او را به همه مردم تا پایان دنیا رساند، آنانکه از تبار ابراهیم هستند از درون وجدان و فطرتشان به این صدا لبیک گفتند و آمادگى خود را براى انجام این هدف بزرگ، و دیدن دوره سازنده دانشگاه حج اعلام نمودن.109
خداوند در قرآن (آیه 130 سوره بقره) به همه جهانیان اعلام کرد که هیچ کسى جز افراد سفیه و نادان از آئین پاک ابراهیم، روى گردان نمى‏شود، ما ابراهیم را در این جهان و جهان آخرت از مردان صالح و برجسته قرار دادیم.
بر همین اساس، مراسم حج که در اسلام از مهمترین مراسم جهانى مذهبى است همواره یادآور خاطره ابراهیم است، و حماسه بندگى ابراهیم در تمام مراسم حج آمیخته است، و اصولاً انجام مراسم حج بدون یاد ابراهیم، مفهومى ندارد، و این به خاطر آنست که نام و راه حماسه این مرد خدا همیشه زنده بماند و آنانکه مى‏خواهند راه عزت و عظمت انسانى را بپیمایند، در این راه گام بردارند.
حج در حقیقت حرکت خلق پابپاى ابراهیم در خط خدا است، عبادت و سیاست فردى و اجتماعى در آن به هم آمیخته است که اگر براستى محتواى واقعى آن، بر اساس صحیح دنبال شود، بزرگترین و عمیقترین حماسه خداپرستى بر پا خواهد شد، امید آنکه روندگان به سوى حج، هدف و محتواى حج را مورد توجه قرار داده و در این کلاس بزرگ اسلامى، به نداى ابراهیم معلم بزرگ بشریت لبیک گویند. در نتیجه همچون ابراهیم در صحنه حضور و ظهور داشته باشند.
نکته‏ها:
در این فراز زندگى پر توان ابراهیم نیز درسهائى مى‏آموزیم از جمله:
1 - ابراهیم به خدا و پرستش خداى یکتا توجه خاص داشت و آن را اصلى‏ترین کار خود و پایه تلاش خود قرار مى‏داد.
2 - او با ساختن معبد و مرکز و پایگاهى، کلاس درس توحید را پایه‏گذارى کرد تا در پرتو آن، انسانها به سوى خدا و کمال کشانده شوند.
3- دعاهاى سازنده ابراهیم، هدف او را مشخص مى‏کند و حاکى است که او یک مرد هدفى بود و کمال در سایه آن مى‏یافت.
4 - با انجام مناسک حج، پایه کنگره عظیم عبادى سیاسى حج را پى‏ریزى کرد که با توجه به محتواى حج بر عظمت این کنگره. منافع گسترده و عمیق آن پى مى‏بریم.
5 - او از خدا ارسال رهبرى شایسته براى هدایت مردم خواست و با این درخواستش اهمیت مسأله رهبرى را در همه زمانها اعلام نمود.
6 - و بالاخره از طرف خداوند، قانون شد که با انجام مناسک حج در هر سال، خاطره ابراهیم تجدید گردد و همیشه راه جاودانه بماند و کعبه کلاس جهانى انسان‏سازى شود.

89) در حقیقت رسالت ابراهیم علیه‏السلام در بابل پایان نیافت، و اینک لازم بود رسالتش را به نقاط دیگر توسعه دهد.
90) المیزان، ج 7 ص 243.
91) تفسیر جامع، ج 2 ص 328 (مرقد پاک ابراهیم در شهر قدس خلیل است).
92) رب هب لى من الصالحین. (صافات - 100).
93) فبشرناه بغلام حلیم (صافات - 100).
94) از ابن عباس نقل شده هنگامى که ابراهیم 99 سال داشت، اسماعیل متولد شد و از بعضى نقل شده ابراهیم تا 177 سالگى فرزندى نداشت. (مجمع‏البیان ج 6 ص 319)
95) درباره قوم لوط و عذاب آنها در بخش دوم، مشروحاً سخن خواهیم گفت.
96) سوره‏ى ابراهیم، آیه‏ى 38.
97) سوره هود آیه 68 تا 75 (مجمع البیان ج 5 ص 175) در این باره در فصل 2 بخش 2 سخن به میان خواهد آمد.
98) سوره‏ى هود آیه‏ى 81 - 82.
99) کامل ابن اثیر ج 2 ص 103.
100) جالب اینکه طبق روایات، حضرت ولى عصر (عج) هنگام ظهور، در همین محل ذى طوى به مناجات و دعا مى‏پردازد، و منتظر 313 نفر از یاران مخصوصش مى‏شود تا بیایند و با هم کنار کعبه روند، آن حضرت این دعا را (که در قرآن آمده) مى‏خواند: امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السو. (بحار ط جدید ج 52 ص 304)
101) بحار ج 5 ط قدیم - تفسر نمونه ج 10 ص 370 و 404 - و قصص قرآن صدر بلاغى.
102) بنابر قول دیگر (چنانکه خواهیم گفت) هاجر پس از پایان ساختمان کعبه از دنیا رفت.
103) ناگفته نماند که: ابراهیم با تجربه، که در مورد همسر نیز تجربه کافى داشت، در این ملاقات با همسر اول اسماعیل، فهمید که او شایسته نیست و قابل تربیت نیز نمى‏باشد، لذا آن دستور را داد، وگرنه در بسیارى از موارد، زنها قابل اصلاح هستند و نباید با مختصر پیش‏آمدى به فکر طلاق افتاد.
104) بحار، ج 5 ط قدیم ص 142.
105) سوره‏ى آل عمران، آیه‏ى 96.
106) چنانکه از آیه 37 سوره ابراهیم چنین استفاده مى‏شود.
107) سظوره‏ى بقره آیه‏ى 127.
108) و اذن فى الناس بالحج یاتوک... لیشهدوا منافع لهم (حج، 28 - 29).
109) مجمع‏البیان ج 7 ص 80.








طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ